ابلها مردا من عدوی تو نیستم؛ من انکار تو ام

۱۳۸۹ فروردین ۲۱, شنبه

از گذشته ها 1

اشاره: ایمیلی گرفتم به غایت مسرت بخش. متنی سفید با چهار فایل ضمیمه. یکی از این ضمائم، خاطره ای است که مرحوم امیری فیروزکوهی (پدر زن دکتر مظاهر مصفا) از استاد وحید دستگردی نوشته است. نوشته، دو بخش بینظیر دارد که عینا در این پست و پست بعدی مینویسمشان. این متن در شماره 12 مجله وحید منتشر شده است. به تعابیر دقیق توجه کنید. اینها مثل ریاضیات مهندسی، جایگشتهای بی معنای حروف نیستند. هر چند که این تعابیر دلیل برگزیدگی این پاراگراف نباشند.

...
آن وقتها که جوان بودم و درسی از حکمت و کلام میخواندم، وجود وحید برای من بهترین دلیل از ادله تجرد نفس و دوگانگی جسم و روان بود. چون میدیدم که مردی در سنین میانسالی و کهولت و این اواخر پیری و شیخوخت با جسمی علیل و ناتوان و بدنی رنجور و دردمند، با چنان روحی قانع و خرسند و فکری طالع و بلند، بلاانقطاع کار میکند و هر روز به اندیشه ای بدیع و ذوقی لطیف به دقائقی از معانی مشکلات و رقائقی از حقائق معضلات دست می یابد و خلاصه آن را در طبق اخلاص، عرضه پیشگاه خواص مینماید، که آن جدیت و همت و مداومت در قبول زحمت، دیگر کسان از امثال او را که هم از بلیه مرض و نقاهت به دور و هم از عطیه غنا و ثروت برخوردار و مسرور بودند، میسر و مقدر نیست.
...



.

۱ نظر:

درباره من

عکس من
هنوز دانشجوی دکتری مهندسی برق