ابلها مردا من عدوی تو نیستم؛ من انکار تو ام

۱۳۸۹ فروردین ۲۰, جمعه

کانون


مدتی است که این عکس، از مراسم تشیع مستر ساعتی، روی صفحه این کامپیوتر نشسته است. چهره ها همه آشنایند. همه غمبارند. دلم برای یکایکشان پرپر میزند. اثر چرخش فصلها را میشود به وضوح دید. همه و همه درست. اما من هنوز نمیفهمم که چرا کانون توجه من، عکس و مستر ساعتی، هر سه به یک نفر ختم میشود. "معلوم نیست بعضیها چون با بقیه فرق دارند، متفاوتند یا چون متفاوتند، با بقیه فرق میکنند. اما آنچه مسلم است، بعضیها متفاوتند." افسوس! اینجا که من هستم، همزبانی نیست که دغدغه ها را قسمت کنیم.


.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درباره من

عکس من
هنوز دانشجوی دکتری مهندسی برق