ابلها مردا من عدوی تو نیستم؛ من انکار تو ام

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

گلریزان

اشاره: گلریزان مراسمی بوده است که در آن برای کمک به یک نفر افراد جمع میشده اند و هر کس به فراخور حال کمکی میکرده است تا گرهی از مشکلی باز شود.


آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم ...

از آن لیست که ابتدای این انکارِ سراسر به اجبار نوشتم، زنگ اول گلریزان را دون توپولو به صدا در آورده است. مهربانش برای ما شفاف بود؛ یقین دارم که شفافش هم برایمان مهربان خواهد بود. دلم برای آن پیچش ها و کرنشهای جملاتش تنگ شده است. بازگشتش به نوشتن، نوید نوشتنهای دوباره میدهدم. باید تدارک بخش روابط حسنه ببینم.

"زنگ دوم گلریزان را که میزند" آرزوی دانستن این روح بیابانی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درباره من

عکس من
هنوز دانشجوی دکتری مهندسی برق